مصطفی گراشی
خیّر استان بوشهر، بوشهر
پولی که وارد حوزه میشود باید طیّب و طاهر باشد
حاج مصطفی گراشی را حتماً میشناسید. بگذارید این طور بگویم که شما حتماً با صدای حاج مصطفی گراشی آشنا هستید. کافیست یک آدرس بدهم تا حرفم را تائید کنید. ایام ماه محرم اگر گزارش نوحهخوانی از استان بوشهر در تلویزیون دیدید که مردم دایرهوار دور هم جمع شدهاند و مشغول عزاداری هستند، آن کسی که آن وسط ایستاده و با صدای گرمش این محفل را ساخته، حاج مصطفی گراشی است. واقعیت اینکه، مصاحبه با آقای گراشی را تلفنی انجام دادیم، صدایش گرم و شنیدنی بود. صدایی برآمده از گرمای جنوب ایران، صدایی از دل مقاومت، از دل سرزمین رئیسعلی دلواری...
حاج مصطفی گراشی اهل بازار است و فکرش اقتصادی است و تمام تلاشش را میکند که حوزه به لحاظ مالی مستقل شود و منابع پایدار مالی برای آن ایجاد شود اما اصرار او به این معنی نیست که حوزه از پول طیّب و طاهر تغذیه نشود. نمیگوید ورود به فعالیت اقتصادی بالذات ناپاک است بلکه میگوید ممکن است در آن پول شبههای باشد. به عقیده او پولی که باید وارد حوزه شود، از هر نظر باید پاک باشد چراکه زعامت حوزه را آقا صاحبالزمان(عج) به عهده دارد و تربیتشدگان این حوزه، سفیران اخلاق و اسلام هستند. گفتوگوی زیر حاصل یک ارتباط تلفنی است با مردی که علاوه بر صدای زیبا، دلی زیباتر دارد.
حاجآقا گراشی ممنون از شما که دعوت ما را پذیرفتید و در این گفتوگو شرکت کردید. لطفا خودتان را بیشتر برای ما معرفی کنید.
مصطفی گراشی هستم، متولد، اهل و ساکن بوشهر. شصت سال سن دارم و لطف خداوند شامل حالم شده است که از بدو تولد به عنوان خادم و خدمتگزار در مسجد محل خودمان فعال بودم. پس از پایان تحصیلات، وارد بازار کار شدم. شغلم فروش پارچه است.
چه شد که به کارهای خیّری، خصوصاً در حوزه علمیه خواهران روی آوردید؟
با توجه به علاقهای که به فعالیتهای اجتماعی و دینی و مذهبی داشتم، همواره در تلاش بودم که بتوانم قدم خیری را در این راه بردارم. به حمدالله خداوند توفیقاتی را در بعضی جهات نصیبم کرد. بنا به توصیه آیتالله صفایی بوشهری امامجمعه و نماینده معظم ولیفقیه در استان، به عضویت در کارگروه اقتصادی انجمن خیرین حوزهعلمیه خواهران بوشهر درآمدم. همواره تلاشم بر این بوده است تا کار را به نحو احسن انجام دهم.
تاثیر حوزههای علمیه خواهران در تقویت بنیان خانواده و توسعه و ارتقای فرهنگی چگونه میدانید؟
جامعه اسلامی دچار چالشهایی است و این چالشها جز با تقویت بنیان خانواده و فرزندان در خانواده امکانپذیر نیست. با این نگاه سعی کردیم تا نیروهایی را برای خانمها در حوزههای علمیه تربیت کنیم و هر چه بیشتر کمک کنیم بنیانهای فرهنگی و فکری و اجتماعی خانوادهها را سامان ببخشیم و شرایط را بیش از پیش تقویت کنیم. از زمانی که این افتخار نصیب شده، با برگزاری جلسات منظمی که در دفتر مدیریت حوزه خواهران و با مدیریت خوب برادر عزیز حجتالاسلام آقای جمالی و آقای عمرانی به عنوان دبیر مجموعه خیّرین داشتیم، خوشبختانه به راهکارها و تجارب خوب و ارزشمندی رسیدیم.
در این مجمع خیّرین آیا هرگز به فکر استقلال مالی و اقتصادی بودید و اگر چنین است با توجه به مردمی بودن نهاد حوزه، چگونه شما و دوستانتان میتوانید فعالیت اقتصادی مستقل ایجاد کنید؟
نکتهای که باید عرض کنم و جالب است بدانید اینکه ما در استان بوشهر منابع نفتی و گازی و منابع پایدار و قابل اتکا زیادی داریم. بیمیل نبودیم که بتوانیم از این فرصتها بهره ببریم و از این راه به بنیان اقتصادی حوزه علمیه خواهران کمکی بکنیم. اما از همان آغاز راه تذکر دادند و متوجه شدیم این حوزه باید از طریق پولهای طیّب و طاهر مردم تقویت شود و کمکهای دولتی و نفت و گاز و از این قبیل، ارزش کمکهای مردمی را ندارد و ممکن است وابستگیهایی را برای حوزهها به دنبال داشته باشد. در ابتدا به مذاق من خوش نیامد ولی بعدها متوجه شدم به نکته عمیقی اشاره شده است که همان عدم وابستگی به دولتیها و سیاسیون است. از آنجاییکه در هر دوره تغییراتی به وجود میآید و جناحهای متفاوتی بر سرکار میآیند و از جانبی هم حوزهها تحت امر و مطیع مقام معظم رهبری هستند و مرجعشان ایشان است، وابستگی به دولت میتوانست مشکلاتی را به وجود بیاورد. گاهی کمکهایی را هم از افرادی میگرفتیم، اما بعد احساس کردیم همین کمکها هم گاهی میتواند منجر به وابستگی شود و هم اینکه این منابع، منابع پایداری نیست. معتقد بودیم اگر با فعالیتهای اقتصادی بتوانیم ایجاد درآمد پایداری کنیم، در سالهای آتی با خیال راحتتری میتوانیم مدیریت کنیم. پس از مشورتهایی که با همکاران داشتیم، پیشنهادی ارائه شد به این صورت که اگر هر مومن با انگیزه مشارکت روزی هزار تومان پرداخت کند، مبلغ سالیانه سیصدو شصت هزار تومان از هر نفر دریافت میشود. یکی از امتیازات این کار این است که همه مومنین را در این امر خیر شرکت دادیم و خیراتش به همه خواهد رسید انشاالله. دوم اینکه مبلغ مورد اشاره در شرایط اقتصادی امروز به کسی فشار نمیآورد، به اندازهای که خیلی از خانمها و آقایان داوطلب میشدند که مبلغ یکسال را به طور یکجا پرداخت کنند.
راهکار عملی برای اجرای این پیشنهاد هم دارید؟
خوشبختانه با همکاری دوستان در بانک انصار، امکاناتی فراهم شده است. حتی میتوان در صورت نیاز وام گرفت. به هر حال ما به همین کمکهای اندک و وسیع امیدوار هستیم. اکنون هم همکاران به دنبال یک برنامهریزی وسیع برای دانشآموزان هستند. زیرا دانشآموزان هم میتوانند مبلغان خوبی باشند و هم اینکه از ابتدا با این نوع نگاه و تربیت رشد کنند. امید داریم خیلی از مسائل را با دانشآموزان و خانوادههای آنها و دوستانشان بسط و گسترش بدهیم. از خداوند بزرگ هم میخواهیم که کمک کند و ما هم خسته نشویم و از پا ننشینیم و شرمنده خواهران عزیزی که زحمت میکشند و به حوزه علاقهمند هستند و برای آموزش به حوزه میآیند، نشویم. کمک کنیم تا این خواهران با خاطری آسوده و هزینه اندک بتوانند به درس خود ادامه دهند.
یکی از بحثهایی که اینجا مطرح میشود، مساله استقبال از حوزههای علمیه خواهران و نیاز شدید آن بر اتکا به فعالیتهای اقتصادی است. شما در بخشی از صحبتهایتان به عدم موافقت با فعالیت اقتصادی پایدار اشاره کردید، اینک سوال این است که با این عدم توفیق، به چه راهکارهای دیگر فکر میکنید؟
نیازی که وجود داشت مطرح شده بود. مدیریت فرهنگی استان به این نتیجه رسیده بودند که در کنار حوزه علمیه برادران، حوزه علمیه خواهران هم باید شروع به فعالیت کند، ولی منابع مالی بسیار محدود بود. از جانب دوستان پیشنهاد شد که مجمعی را بهعنوان مجمع خیّرین داشته باشیم. پیشنهاد شد همانطور که در هر بخشی اعم از بخش سلامت، بخش مسکن و غیره این مجمع وجود دارد، ما هم این مجمع را تشکیل بدهیم. تاکید شده بود که در این مجمع نباید هیچگونه بار اضافی بر دوش کسی نباشد و نیز نباید اکراه وجود داشته باشد. زیرا این افراد طلبههای امامزمان(عج) هستند و باید از پول طیّب و طاهر استفاده کنند. به طور مثال، من پیشنهاد داده بودم که ما نیز در مزایدههای فروش آهنالات قراضه شرکتهای نفتی، بدون هیچگونه سفارش شرکت کنیم. این نظر من با مخالفت روبهرو شد. یک دلیل برای مخالفت این بود که شاید بعد از چندین بار شرکت کردن ما، آنها متوجه شوند که ما برای کار خیر شرکت میکنیم و بذل و بخششهای صورت بپذیرد. دلیل دیگر اینکه اگر مردم متوجه شوند، شاید فکر کنند که ما آنجا را به انحصار خود درآوردهایم. از هر چیزی که برای حوزه وابستگی ایجاد کند، دوری میکنیم. نکته جالب توجه این است که از همین نشستها و ایدههای ریزی که همکاران عزیز در مجمع خیّرین میدهند به نتایج و ایدههای بزرگی میتوان رسید. الحمدلله اغلب شهرستانهایمان دارای حوزه علمیه هستند. تلاش میشود دوستان بخشی را مدیریت کنند تا بتوان از تواناییها و ساختمان و داراییهای حوزه منابع اقتصادیای را تعریف کنند و ایجاد درآمد کنند. به طور مثال در مورد حوزه علمیه برازجان پیشنهاد داده شد تا جلو حوزه یکسری مغازه ساخته و اجاره داده شود و از محل این درآمد، بخشی از نیاز آنجا را بتوان تامین کرد. در قدم اول همدلی و سپس پیشنهادات دوستان باعث رسیدن به نتیجه مطلوب شده است که امروزه این نتایج را میبینیم.
مساله تهاجم فرهنگی، مسالهایست که زنان را بیش از همه مورد هدف قرار میدهد. در استانهای جنوبی و مرزی مسایلی از قبیل وهابیت و فرقههای ذاله نیز وجود دارد. با توجه به این مسایل، کارکرد حوزه علمیه خواهران چه تاثیری بر این اجتماع و جامعه دارد؟ اگر تا کنون هم تاثیری داشته است، برایمان بفرمایید.
همین نگاه و هدف و دیدگاه باعث شد تا دوستان دور هم بنشینند و با اعتقاد قلبی تصمیم بگیرند تا بنیان خانوادهها را تقویت کنند. وقتی خانمهای خانواده بر اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه مسلط باشند، مسلماً در تربیت فرزندان نقش به سزا و قابل توجهی میتواند داشته باشد. با همین دیدگاه و با توجه به آسیبپذیری بسیار بالایی که در قشر خانمها بیشتر دیده میشود، این کار را شروع کردیم. همانطور که خودتان نیز اشاره کردید، در این استانها آسیب تهاجمات فرهنگی بیشتر است. به طور مثال حتی زمانی که هنوز چیزی به عنوان ماهواره وارد کشور نشده بود، در نقاط مرزی حدود شانزده هفده کانال کشورهای همسایه را به راحتی میشد با گیرنده معمولی گرفت و این امر خودبهخود در تربیت و اقتصاد و معیشت و فرهنگ مردم تاثیرگذار بود. امروزه نیز با آمدن دستگاه ماهواره کار سختتر شده است و کسانی که در آنطرف نشستهاند با هدف ایجاد جو و فرهنگ بیگانه، برنامههایی تولید میکنند.متاسفانه به میزان تهاجمی که آنها داشتند، ما کار نکردهایم. باید تلاش کنیم حتماً پادزهرهایی داشته باشیم برای مقابله با اهدافی که آنها دنبال میکنند. امروزه نتایج این هدفها را در نوع رفتار جوانان مشاهده میکنیم و میبینیم خانوادهها دچار آشوب و بهم ریختگی شدهاند و بنیان خانوادهها سست شده است. در گذشته نهچندان دور، که فرهنگ خانوادهها به شکل سنتی بود، زندگی افراد آغشته به مسجد بود. رفتارهای اجتماعی و نحوه زندگی مردم تحت تاثیر آموزههای مسجد بود و برای کارهای روزمره خود از قبیل ازدواج و غیره در مسجد مشورت میگرفتند. تعداد حسینه و محافلی از این قبیل که مختص خانها باشد، کمتر از آقایان نیست. اما متاسفانه این محافل هیچ بارعلمی ندارد و فعالیتها خلاصه شده در اینکه نهایتاً روضهای خوانده شود و یا مراسم جشن اعیاد یا مولودی برگزار شود. در اینجا با خانمهای حوزه مرتباً این بحثها را دارم و تصمیم داریم حیطه فعالیت خانمها را گسترش دهیم و آنها را به جاهایی بکشانیم که خلا بیشتر است. من عقیده دارم که مطمئناً میتوانند موفق شوند. کما اینکه نتایج برخی از فعالیتهای ایشان را میبینیم. با در نظر گرفتن این مسایل و سخت بودن کار همکاران، منصفانهتر این است که دغدغه مالی وجود نداشته باشد. با توجه به اینکه زندگی حوزوی بسیار ساده است و این افراد با حداقلها زندگی میکنند، امیدواریم که بتوانیم مشکلات و دغدغههای مالی این افراد را کاهش دهیم.
ممنون از شما که در این مصاحبه شرکت کردید. اگر حرفی مانده که تمایل دارید، مطرح کنید، در خدمتیم.
همگی کمک کنیم تا بنیانهای خانواده را مستحکمتر کنیم تا انشاالله آینده بهتری را برای فرزندانمان رقم بزنیم. از همه کسانی که نگران تربیت و آینده فرزندانشان هستند، در این زمینه طلب کمک میکنم تا در آینده رهبران و مرشدان خوبی را برای تکایا، مساجد و مجالس ائمه داشته باشیم. من هم از شما ممنونم که این امکان را برایم ایجاد کردید تا با شما هم صحبت شوم.